در نوشته های قبل به لزوم رعایت اصول و قوانین و نمونه ای تاریخی در مورد آن اشاره کردیم. در این نوشتار به سوال و جوابی پاسخ در این مورد پاسخ خواهیم داد.
امکان دارد کسی بگوید در قرآن کریم خداوند متعال می فرماید «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» (انفال، 61) و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراى. پس ما باید به این آیه عمل کرده و با دشمنان اقدام به صلح کنیم.
در جواب باید گفت کسی با اصل قرار داد صلح و مذاکره با دشمن مخالف نیست بلکه همانطور که ذکر شد، در هر مذاکره ایی باید اصول و قوانین رعایت شود و اگر چنین باشد می توان با هر گروهی بر سر میز مذاکره نشست. سوره کافرون نمونه ای بارز برای کوتاه نیامدن یک مسلمان از اصول خود است. در این سوره پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله می فرمایند اگر قرار ما از اصول خود کوتاه بیاییم ما به دین خود و شما هم به دین مشغول باشید.
در جامعه کنونی سیاست مساوی با نیرنگ و فریب است در حالیکه سیاست یعنی اداره کردن امور. درباره ائمه علیهم السلام میگوییم. «وساسة العباد» یعنی سیاستمداران بندگان. اسلام روش سیاسی به مفهوم اروپایی نیست. اگر از اسلام بازیچه سیاست شده بود امروز نه از اسلام و نه از مسلمین به صورت یک امت اثری بود.
هدف اسلام برقرار کردن مساوات به طور حقیقی و کامل در میان مردم است. در حالیکه سیاست در سایر ملل این است که اعلامیه حقوق بشر میدهند تا ملتهای دیگر را زیر بار بکشند. همینکه زیر بار کشیدند میگویند همه این حرفها مفت است. بزرگترین ضربتی که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت جدا شد، تخم جدایی این دو بعد از نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم پاشیده شد.
بزرگترین آرزوی هواخواهان ترقی اسلام باید توام شدن سیاست و دیانت باشد. دین و دیانت از اصولی است که هیچ گاه یک مسلمان، نباید از آن کوتاه بیاید.