فرد، خانواده، گروه، نظام، مملکت و… در سختی و مشکلات دوستان و دشمنان خود را می شناسند. جنگ تحمیلی نیز یکی از عرصه های سخت و کارزاری برای شناختن دوست و دشمن واقعی بود. دولت فرانسه از ابتدای شروع جنگ، حمایت وسیع و همه جانبه ای از عراق به عمل آورد و در طول جنگ، این حمایت، ابعاد وسیع تری یافت. فرانسه با در اختیار گذاشتن تسلیحات پیشرفته ای چون هواپیماهای «سوپر اتاندارد» و هلی کوپترهای «سوپرفرلون» مجهز به موشک های «اگزوسه» به عراق، باعث برتری مسلم عراق برای حمله به کشتی های ایران گردید.
دولت عراق با استفاده از این هواپیماها و هلی کوپترها، از سال 1363 جنگ نفتکش ها را با شدت و گسترش بیشتری از سر گرفت و صدها کشتی را با استفاده از همین تسلیحات، مورد هدف قرار داد. فرانسه در سال های 64 و 65 وام دیگری در اختیار بغداد گذاشت و به این ترتیب به بزرگترین شریک اروپایی عراق تبدیل شد. همزمان با این اقدامات، پاریس همواره از پرداخت بدهی یک میلیارد دلاری خود به ایران طفره می رفت. سیاست های غیر دوستانه فرانسه در دوران جنگ نسبت به جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه داشت تا سرانجام در 26 تیر 1366 برابر با هفدهم ژوئیه 1987، به طور یک جانبه، روابط سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد.
شاید کسی بگوید در عرصه اقتصادی و سیاسی منافع حرف اول را می زند و این گونه رفتار از طرف هر کشوری طبیعی است. با مطالعه تاریخ می بینیم در همین روز یعنی 17 ژوئیه 1971 و در جریان انقلاب فرانسه افرادی که مخالف با سیاست های لویی شانزدهم بودند در میدان دمشق فرانسه به خاک و خون کشیده شدند. پس جا دارد بگوئیم هر فردی که با سیاست های این کشور همسو نباشد، محکوم به حذف و نابودی است. البته گاهی حذف و نابودی فکری یا فیزیکی است و گاهی حذف و نابودی مملکت ها با به یغما بردن ثروت ها ملی آنهاست.
در روزهای اخیر نیز بحث برگزاری اجلاس سالیانه منافقین در فرانسه بر سر زبانها افتاده بود که مطلب جدیدی نیست چون در 26 خرداد 1367 یکی از پیش شرط های اصلی ایران برای برقراری ارتباط با پاریس، عدم حمایت آنها از منافقین و اخراج سرکرده ی آن ها بود. از این قبیل موارد بسیار است که برای نمونه می توان به نقش پاریس در حمایت از سلمان رشدی، انتشار مجله ها و روزنامه هایی با محتوای ضد اسلامی و… اشاره کرد.
آخرین تعامل ایران و فرانسه مسئله ی قراردادهای نفتی است که برخی موافق و برخی مخالف با آن هستند. در مقام تایید یا رد این قراردادها نیستیم ولی با سابقه ای که از فرانسه در ذهن ملت ایران وجود دارد باید دید، می توان سرمایه ی ملی کشور را به مدت طولانی در اختیار آن ها قرار داد و آیا این عمل مصداقی از تسلط کفار بر مسلمانان نیست؟!