امروز یعنی 27 تیر سالروز اتفاقی بسیار مهم در عرصه دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران است. پس از قریب 8 سال تحمیلِ جنگ به کشور و مردم ما توسط رژیم بعث عراق و شخص صدام بالاخره در سال 1367 و طی قطعنامه 598، بین دو کشور ایران و عراق صلح و آتش بس برقرار شد.
یکی از دلایل واهی رژیم بعث عراق برای تجاوز به حریم نظام جمهوری اسلامی ایران، اختلاف بر سر مرزهایی است که در قرارداد 1975 الجزایر تعیین شده بود. بعد از به خطر افتاد تمام موجودیت رژیم عراق ،آمریکا و دیگر متحدان و یاوران رژیم بعث عملًا وارد جنگ گردیدند و حضرت امام خمینی (ره)، با در نظر گرفتن مصالح عالی نظام اسلامی و با درک توطئه گسترده آمریکا و غرب برای سرکوب انقلاب اسلامی و مردم مسلمان و انقلابی ایران، پس از مشورت با فرماندهان عالی نظامی و مسؤولان مملکتی، قطعنامه 598 شورای امنیت را پذیرفتند.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی های مثبت برخی از مفاد این قطعنامه، به ویژه، بندهای مربوط به معرفی متجاوز و پرداخت غرامت جنگی، موافقت خود را با پذیرش آن اعلام کرد. البته در عمل داستان به گونه ای دیگر رغم خورد و نه تنها ایران هیچ غرامتی دریافت نکرد بلکه عراق نیز مسبب جنگ از طرف مجامع عمومی شناخته نشد.
با وجود پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران، رژیم عراق که خود نیز آن قطعنامه را پذیرفته بود، تا زمان برقراری آتش بس رسمی در مرداد ماه سال 1367 ش (اوت 1988 م) به تهاجمات خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داد و خوی تجاوزگری خود را بار دیگر آشکار ساخت.
پس از پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران، آتش بس میان طرفین از تاریخ 29 مرداد 1367 برقرار شد. شورای امنیت در تاریخ 18 مرداد 67، قطعنامه 6199 را تصویب کرد که به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل که از حدود چهارصد نفر از 25 ملیت مختلف تشکیل شده بود، در دو کشور مستقر شدند.
شاید برای نسلی که جنگ را بدرستی درک نکردند و ابهامات فراوانی از جنگ در ذهنشان وجود دارد این سوال پیش بیاید که واقعا حضرت امام خمینی (ره) چه مسائلی را دیدند که حاضر شدند جنگ جنگ تا پیروزی را با جنگ جنگ تا یک پیروزی عوض کرده و جام زهر را بنوشند؟! در ذیل به چند مورد از این مسائل به صورت تیتروار اشاره می کنیم. امید است دوستان محقق و پژوهشگر در عرصه تاریخ معاصر و خصوصا جنگ، اشکالات و یا تحقیقات جدید خود را نیز در اختیار بنده قرار دهند:
– به راه انداختن جنگ نفتکشها توسط صدام برای فرامنطقه ایی کردن جنگ
– واردشدن آمریکا به خلیج فارس به بهانه ی اسکورت نفت کش های کویت
– حمله به هواپیمای مسافربری ایران، سکوهای نفتی(رشادت،سلمان ومبارک) ونفتکش های ایران(سبلان) توسط نیروهای آمریکایی
– استفاده از موشکهای دوربرد شوروی، توسط عراق و مسلح شده به کلاهکهای شیمیایی و در مرحله ی بعد اتمی
– فتح حلبچه وفاو در مدت زمان خیلی کوتاه و خطر تصرف مجدد ایران
– فشارمسئولین داخلی و جلسات متعدد برای پذیرش صلح واستعفای فرمانده سپاه(رضایی)
– اختلاف بین سپاه و ارتش در پی شکست های پی در پی در عملیاتهای مختلف ارتش(بخاطر عدم توفیق ارتش بعد از عملیات رمضان تا فتح فاو توسط سپاه بین سالهای۶۱تا۶۴) و تشکیل نیروهای سه گانه(زمینی،هوایی ودریایی) در سپاه که منجر به فتح فاو (والفجر۸) و شلمچه (کربلای۵) شد. این جدا سازی سبب تجزیه نیروها از هم شد و علیرغم حمایت ارتش از سپاه در برخی موارد سبب ضعف قدرت در نیروی ایران به علت عدم پشتیبانی ارتش از سپاه به طورکلی شد
– انفجار دفتر آمریکا در لبنان توسط حزب الله وخروج آمریکا از لبنان
– عدم ترتب فایده بر ادامه جنگ بخاطر ادامه دار بودن جنگ تاچندسال و پیروز ندانستن ایران بر فرض پیروزی بخاطر جو بین المللی که به نفع عراق بود
– بمب باران های متعدد شهرهای مرکزی ایران توسط هواپیماهای عراق
– ارائه تسحیلات جنگی جدید به عراق از جمله میگ۲۹و۳۱توسط شوروی
– تبدیل سیاست عراق از پدافند به آفند و ضعف ایرانی در پدافند(قوت ایران در آفند واصل غافلگیری بود)
– موضع تازه کشورهای عربی حامی ایران(سوریه ولیبی) در مقابل ایران پس از فتح شلمچه(کربلای۵) بخاطر تحریک حس ناسیونالیستی آنها
– فرسودگی تسلیحات ایران خصوصا در بخش هوابرد و هلی برد و عدم قدرت در ترمیم این فرسودگی ها به دلیل وجود تحریم
– وجود برخی افراد مخالف با جنگ در بدنه دولت و مجلس و فعالیت شدید آن ها
– ادعای خستگی رزمندگان از جنگ و کمبود قوای نظامی و عملیاتی توسط برخی از بزرگان کشوری
شایان ذکر است برخی از مواردی که ذکر شد، توسط بزرگان مملکتی و حاضر در جنگ مورد خدشه قرار داده شده است. به عنوان نمونه می توان به رد خستگی رزمندگان و عدم وجود قوای کافی در جنگ اشاره کرد. برخی از بزرگان اعتقاد دارند که این مسئله بهانه تراشی بود که مرحوم امام خمینی (ره) راضی به اتمام جنگ شوند والا بعد از تصویب قطعنامه و در جریان عملیات مرصاد، ارتش و سپاه به خوبی نشان دادند که آمادگی هر گونه رویارویی با دشمن را دارند.