اگر فردی در مسندی حکومتی و غیر حکومتی توسط رابطه بازی روی کار آمده باشد، طبیعی است که طبق نظر کسی که اعمال قدرت کرده عمل کند و هر چه او می گوید گوش دهد. پس از روی کار آمدن سلسله پهلوی توسط انگلیس طبیعی بود که پادشاهان این سلسله گوش به فرمان این کشور باشند. نمونه واضح آن جدا شدن بحرین از ایران بود.
هر چند در زمان پهلوی اول تلاش هایی برای باز پس گرفتن این جزیره انجام شد ولی با ورود متفقین به ایران این زحمات بی ثمر و ناتمام ماند. حداقل چیزی که در مورد سیاست پهلوی اول در رابطه بحرین می توان گفت این است که هر چند بحرین به طور رسمی به ایران بازنگشت ولی ایران همچنان ادعای خود را بر حاکمیت بر بحرین حفظ کرد.
اما پس از روی کار آمدن پهلوی دوم جریان بحرین به نحوی دیگر پیگیری شد. تا زمانیکه انگلیس در عدن پایگاه نظامی داشت حرکتی از سوی حاکمان یمن مبنی بر استقلال بیان نشد ولی وقتی انگلیس تصمیم بر خروج از عدن گرفت زیرکی به خرج داد. انگلیس تصمیم گرفت فدراسیونی متشکل از کشورهای عربی تشکیل دهد. این امر با استقبال کشورهای منطقه و خصوصا بحرین مواجه شد ولی مشکل کار این بود که ایران ادعا مالکیت بر بحرین را پس نگرفته بود.
اینجا بود که انگلیس دست به کار شد و از یک طرف با فشار بر شاه ایران در مورد جزایر سه گانه (تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی) و از طرف دیگر با راه اندازی یک نظر سنجیِ موردی، حکم به استقلال بحرین از ایران را صادر کرد. البته اقدام پادشاه ایران مبنی بر سفر به کشورهای عربی همسایه و تلاش در جلب نظر آن ها و ترس از اتحاد اعراب همسایه علیه ایران نیز در این بین حائز اهمیت است.
متاسفانه پس از جدایی بحرین از ایران، دیگر از پیگیری های انگلیس نسبت به جزایر سه گانه خبری نشد و همچنان اختلافات بین ایران و امارات بر سر حاکمیت این سه جزیره باقی است. پس از جدایی بحرین اختلافات مرزی ایران و عراق بر سر مرزهای مشترک نیز از بین نرفت که این امر یکی از علل حمله عراق به ایران بود. پس از جدایی بحرین که جزء املاک قطعی ایران به شمار می رفت، ایران از دارایی بسیاری که در این جزیره وجود داشت محروم شد. علاوه بر دارایی های مادی، جایگاه بحرین در خلیج فارس، جایگاه استراتژیک بود که ایران این جایگاه را نیز از دست داد.
تا قبل از جدایی بحرین از ایران و در زمان قاجار سرزمین ها به سبب جنگ و خونریزی از ایران جدا می شدند ولی در حکومت پهلوی، جدایی بحرین از ایران در 23 مرداد 1350 بدون هیچ گونه جنگ و خونریزی اتفاق افتاد که در نوع خود شگفتی بزرگی بود. جالب اینکه بعد از استقلال بحرین و در زمانی کوتاه، پادشاه ایران نسبت به استقلال آنها از ایران پیام تبریک صادر کرد.
جالب است که در 24 مرداد 1358 تجزیه طلبان در کردستان پس محاصره و تصاحب پاوه، خواستار جدایی کردستان از ایران شدند ولی با دستور قاطع امام خمینی رحمت الله علیه و اقدام شهید چمران و فلاحی این شهر آزاد شد.