اندر حکایات مسجد (3)

حکایت

دوستی می فرمود: چرا ما فقط برای فرزندانمان پول و مال به جا می گذاریم؟ حداقل چرا کسی که اهل مسجد باید چنین رفتاری داشته باشد؟ چرا یک فرد مسجدی محل عبادت خود را برای فرزند به ارث نمی گذارد؟ در اکثر موارد با فوت هر فرد مسن، از اهالی مسجد (آقا یا خانم) جای او در مسجد خالی می شود و این خطری جدی است. باید به این نکته توجه داشت که فرزندان خود را به مسجد ترغیب کنیم. ترغیب یک جوان به راحتی قابل دسترسی است مثلا بجای پیرمردی که چند ده سال است در مسجد اذان می گوید یک جوان اذان بگوید یا بجای پیرمردی که چند ده سال است در مسجد تعقیبات نماز می خواند یک جوان تعقیبات بخواند و…

تذکر

به طور کلی در مساجد کارها طبق عادت چند ده ساله توسط افراد خاصی به صورت مستقیم انجام شود. این افراد مسن زمانی جوان بوده اند و در سنین جوانی این وظایف را به عهده گرفته اند. لذا بهتر است ایشان نیز بعد از مدتی کارها را به افراد جوان تر محول کرده و خود نقش مُرشد را داشته باشند. علت دوری بعضی از جوانان از مسجد وجود افراد قدیمی با افکار قدیمی در مساجد است که سبب می شود کودک، نوجوان و جوان از مسجد گریزان باشد. وقتی از مسجد گریزان شد معلوم نیست باید دنبال او در کجا گشت. بهتر است به فکر نسل آینده و مساجد آینده باشیم. چرا در اکثر موارد مساجد ما تبدیل به خانه سالمندان شده و تنها افراد مسن در آن رفت و آمد دارند.

درباره ی عبدالحجت حق جو

مطلب پیشنهادی

رفع تضاد بین تحاکم به طاغوت و ناچاری رجوع به دادگاه‌های بین المللی در حکومت اسلامی

شاید این اشکال به ذهن بیاید که در زمان ما و در نظام جمهوری اسلامی گاهی اوقات نزاع‌های بین المللی به وجود می‌آید و مسئولین حقوقی نظام در محاکم بین المللی مثل دادگاه لاهه و دادگاه‌های بین المللی که نزاع‌های بین دولت‌ها و دولت و شخص را مطرح می‌کند طرح دعوا می‌کنند. آیا این از مصادیق تحاکم به طاغوت نیست؟ و اگر هست از چه راهی باید این را حل کنیم؟

امام حسین علیه السلام و حضرت یحیی (3)

مقدمه در دو نوشتار قبل ابتدا مطالبی در مورد ارتباط امام حسین و حضرت یحیی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *