تنافی بین حکم مرتد و آزادی انسان

سوال

آیه شریفه «لااکراه فی الدین» و حکم قتل مرتد چگونه با یکدیگر سازگاری دارند؟

جواب

از اولین اختلافاتی که بعد پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله در بین مسلمانان بوجود آمد بحث ارتداد و کفر بود. به عنوان نمونه در زمان خلیفه اول افراد زیادی تحت عنوان جنگ های رده، کشته شدند (برای مطالعه بیشتر به کتاب الرده، واقدی مراجعه کنید). پس باید دانست بحث ارتداد و کفر مسئله ای جدید و نوپا نیست. در پاسخ به این سوال چند جواب می توان ارائه کرد:

اول آیات متعددی از قرآن کریم در مورد اصل ارتداد (برای نمونه می توان به آیه 54 سوره بقره اشاره کرد) و حکم مرتد (همان آیه) سخن گفته اند  پس تنها نباید یک آیه را مدنظر قرار داد و حکم صادر کرد.

دوم تنها مستند اخذ احکام شرعی آیات قرآن کریم نیست بلکه فقیه در صدور حکم شرعی حتما باید به سایر ادله نیز مراجعه کند.

سوم روایات متعددی (حداقل تواتر معنوی) در باب احکام ارتداد داریم که از مجموع آن می توان حکم قتل مرتد را اثبات کرد.

چهارم در چنین اموری بر مقلدین واجب است به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه و مطابق با آن عمل کنند نه اینکه با فهم خود به آیات و روایات مراجعه کرده و طبق آن حکم صادر کنند.

پنجم اما در رابطه با آیه لااکراه فی الدین باید گفت پیام این آیه حاوی نوعی اخبار است نه انشاء به این معنا که خداوند متعال در این آیه شریفه می فرماید دین مسئله ایی نیست که بتوان آن را به زور به افراد القاء کرد چرا که پذیرش دین، امری درونی و قلبی است. پس اینکه برخی می گویند لااکراه فی الدین یعنی شما مختاری هر دینی را انتخاب کنی (پلورالیسم یا تکثرگرایی دینی) صحیح نیست.

ششم باید توجه داشت به جهت درونی بودن پذیرش یا عدم پذیرش دین، فردی که تظاهر به ارتداد نکند، حکم مرتد را ندارد و اگر این مسئله را اظهار کرد چنانچه یهودیان در صدر اسلام چنین کردند (آل عمران، 72) چون سبب فروپاشی عقاید برخی از افراد مسلمان و غیر مسلمان می شود، چنین حکمی برای او در نظر گرفته شده است.

هفتم اگر کسی بگوید اجرای حکم ارتداد با رحمانی بودن دین اسلام سازگار نیست در جواب باید گفت، اولا این اشکال شما عینا در مورد خلقت جهنم نیز وارد می شود چرا که خداوند مظهر صفت رحمانیت پس چطور جهنم را برای عذاب متخلفان آفریده است و ثانیا این حکم، حکمی درون دینی و برای افراد مسلمان است و نه برای سایر افراد و ثالثا اسلام احکام و آداب متعددی دارد و منحصر به این حکم نیست که کسی تنها با نگاه کردن به یک حکم در مورد یک دین اظهار نظر کند و رابعا در هر قانونی برای متخلف مجازات در نظر گرفته شده و اگر چنین نباشد جامع و کامل بودن آن قانون مورد سوال قرار می گیرد.

هشتم هر چند فقهای عظام شیعه به صورت تقریبا اجماعی قائل به حکم قتل برای مرتد هستند ولی اثبات این امر به واسطه آن چه ذکر شد (درونی بودن اعتقادات) مسئله ایی دشوار است پس به صرف احتمال نمی توان به کسی عنوان مرتد را اطلاق کرد

هشتم در مورد محدوده ارتداد بین فقها اختلاف وجود دارد چرا که برخی می فرمایند ارتداد تنها به رد خداوند متعال و پیامبری حضرت محمد صلوات الله علیه و آله تعلق می گیرد و برخی این دایره گسترده تر در نظر می گیرد و مثلا کسی که رد ضروریات دین مثل نماز و روزه را می کند نیز در حکم مرتد می دانند و…

نهم همان طور که علما و فقها نیز ذکر کرده اند مصداق مرتد کسی است که احکام و آموزه های دینی را با تحقیق و پژوهش به دست آورده و سپس آن ها را منکر شود ولی اگر کسی که در خانواده ایی مسلمان رشد پیدا کرده باشد و بعدا از برخی عقائد خود بازگردد مصداق مرتد نیست بلکه باید او را با آوردن براهین اقناع کرد. به بیان دیگر حکم قتل برای مرتد در مورد مرتدی است که در ارتداد خود لجاجت به خرج داده و معاند است نه اینکه فردی در اثر بروز شبهه یا اشکال اعتقادی نسبت به برخی مسائل دین شک یا شبهه پیدا کرده است.

 

درباره ی عبدالحجت حق جو

مطلب پیشنهادی

مناقب امیرالمومنین علیه السلام (1)

هر یک از ائمه علیهم السلام در مسئله ای بارز بودند. مثلا در مورد امام …

درس داده کاوی و علوم اسلامی

جلسه‌ای با همین عنوان به همت ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند و موسسه امام خمینی در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *