جوانان و وظیفه ی ما

قبل از ورود به اصل بحث لازم است چند نمونه از تاریخ را بیان کنیم:

-علی علیه السلام در کودکی به پیامبر صلوات الله علیه و آله ایمان آورد و در جوانی وصی ایشان شد. تنها جهتی که سبب شد ایشان بعد از پیامبر صلوات الله علیه به این مقام نرسد یکی جوانی و دیگر شوخ طبعی ایشان بود.

-پیامبر صلوات الله علیه قبل از وفات به همه مسلمانان امر کردند در جیش اسامه شرکت کنند در حالیکه اسامه قطع یقین در سنین نوجوانی و جوانی بود.

-هشام بن حکم در سن جوانی به تشیع گروید و از شاگردان مبرز امام صادق علیه السلام شد. ایشان در مباحث و مسائل کلامی وعقلی بسیار قوی بود و همواره مورد حمایت امام صادق علیه السلام قرار داشت.

-یکی از افتخارات شیعه و اسلام این است که امثال علامه حلی در سنین جوانی به اجتهاد رسیدند و کرسی های درسی به ایشان واگذار شد.

-از افتخارات انقلاب اسلامی ایران در مبارزات قبل از جنگ تحمیلی و پس از آن وجود فرماندهانی جوان در سطح کلان بود که میانگین سنی آنها 30 سال می باشد.

-و…

حکومت نسبت به اقشار مختلف جامعه وظایفی سنگینی بر عهده دارد که یکی از این گروه ها، جوانان هستند. در جامعه کنونی که جامعه ای جوان است باید دید آیا ما وظایف خود را در قبال این گروه انجام داده ایم یا خیر؟! آیا مانند نمونه های تاریخی که ذکر شد عمل کرده ایم؟ چرا در سطح کلان مدیریتی کشور دچار پیری مفرط شده ایم در حالیکه جوانان این سرزمین دارای پتانسیل و توانی به مراتب بیشتر و بالاتر از نسل گذشته هستند؟! چرا بزرگان ما در مواجه با نسل جوان به جای تشویق و ترغیب آن ها به ادامه راه، با سرکوفت و سرزنش با آن ها برخورد می کنند در حالیکه باید پرسید آیا شما در سن جوانی به اندازه جوان امروزی از مطالب بهره ای داشتید؟! چرا بزرگان ما فکر می کنند خود عالم به تمامی جهات هستند ولی نسل جوان هیچ سر رشته ای از هیچ چیز ندارد لذا یک جوان به صرف جوان بودن کنار گذاشته می شود؟! چرا افتخار ما فرماندهان جوان 20 تا 30 ساله زمان جنگ است ولی حاضر نشدیم راهی برای جوانان حال حاضرمان باز کنیم و اگر هم جایی خالی شد به عنوان علی البدل باز هم طالب آن پست و مقام بودیم؟! تا بحال از خود سوال کرده اید میانگین سن مدیران ارشد کشور چقدر است؟ آیا در تاریخ جایی را سراغ دارید که مملکت و جامعه ای با اعتماد به جوانان خود متضرر شده است؟

کمی بیاندیشیم!!! ما در قبال تاریخ و نسل این سرزمین باید پاسخگو باشیم. چرا جوانی که باید از نیروی کار و اندیشه اش استفاده شود اکنون مشغول به تفریح های بدون ثمره است در حالیکه با کمی مهربانی و سعه صدر می تواند تبدیل به یک نیروی بسیار قوی و موثر در جامعه شود. اگر ما برای جوان برنامه ریزی نداشته باشیم و بسترها را مهیا نکنیم، خود مشغول به برنامه ریزی می شود و نتیجه ی همان است که در جامعه مشاهده می کنیم. مگر فرماندهان جنگ ما از آسمان آمده بودند؟ آن ها هم جوانانی بودند که بستر شکوفایی در اختیارشان قرار گرفت. در حال حاضر ما چه جایگاهی برای جوان نخبه 20 یا 30 در این جامعه قائل هستیم؟ جوان گرایی با شعار حاصل نمی شود. اگر در سطح مدیریت کلان کشور نتوانیم افراد نخبه ی جوان را جذب کنیم و تنها به فکر باند بازی باشیم کشور در آینده با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد چنانچه الان هم با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند.

بله این مسئله مسلم است که جوان در کنار تحصیل نیاز به تمرین و کسب مهارت هم دارد ولی آیا ما بستری برای کسب مهارت برای این جوان مهیا کردیم؟ چرا جوانی که در سطح عالی تحصیلات دارد باید به شغل و کاری غیر مرتبط به آموخته های خود مشغول شود؟! بله این مطلب هم صحیح است که قشر جوان ما متاسفانه مدرک گرا شده اند ولی آیا بستر مدرک گرایی را این نسل بوجود آورده است؟ مگر همه بزرگانی که در جنگ و انقلاب حضور داشتند در حین تصدی جایگاه صاحب مدارک علمی معتبر بودند؟ چه بسا همان ها اکنون نیز مدرک معتبر و قابل ارائه ندارند ولی در جایگاه های مهم مدیریتی و حکومتی مشغول هستند!!! اگر کسی بگوید اقتضای فضای انقلاب آن زمان این چنین بود در جواب باید گفت اگر فکر می کنید آن اقتضا اکنون وجود ندارد که باید به درک و شعور سیاسی شما شک کرد و اگر آن اقتضا وجود دارد و فکری نمی کنید که مصبیت بزرگتر است.

در هر صورت جزئیات زندگی و عملکرد ما علاوه بر اینکه در نزد خداوند متعال ثبت و ضبط می شود، در تاریخ نیز باقی خواهد ماند. نشود بعد از سالیان سال بگویند افرادی در کره زمین زندگی می کردند که به سبب عدم توجه به نسل جوان خود باید مورد نکوهش و سرزنش قرار گیرند. نیاز کنونی جامعه به نیروی جوان و متعهد بسیار بیشتر از فردی است که باید سالیان پایانی عمر را صرف نوشتن خاطرات خود برای نسل آینده و انتقال تجربه به آن ها کند. تا کی می خواهیم در جا بزنیم و به مدیرانی اعتماد کنیم که فکر و روش آنها فسیل شده و در دنیای مدرن کنونی کاربردی ندارد…

درباره ی عبدالحجت حق جو

مطلب پیشنهادی

مناقب امیرالمومنین علیه السلام (1)

هر یک از ائمه علیهم السلام در مسئله ای بارز بودند. مثلا در مورد امام …

درس داده کاوی و علوم اسلامی

جلسه‌ای با همین عنوان به همت ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند و موسسه امام خمینی در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *