شبهه : چرا در عاشورا تعداد یاران امام حسین (ع) کم بود، در حالی که ایشان رهبر شیعیان بودند؟
صورت شبهه:
برخی میپرسند اگر امام حسین (ع) رهبر شیعیان و دارای جایگاه والای دینی و اجتماعی بودند، چرا در واقعه عاشورا تعداد یاران ایشان بسیار کم (حدود ۷۲ نفر) بود؟ آیا این کم بودن یاران نشانه ضعف رهبری ایشان یا عدم حمایت شیعیان از قیام بود؟ چرا مردم کوفه که ظاهراً از ایشان حمایت میکردند، به یاریشان نشتافتند؟ آیا این موضوع به اعتبار قیام یا جایگاه امام خدشه وارد میکند؟
پاسخ مستدل:
- کیفیت یاران به جای کمیت:
قیام امام حسین (ع) بر اساس کیفیت و اخلاص یارانش شکل گرفت، نه تعداد آنها. یاران اندک کربلا، مانند حبیب بن مظاهر، زهیر بن قین و حر بن یزید، از نظر ایمان، شجاعت و وفاداری بینظیر بودند. قرآن کریم در مورد پیروزی مؤمنان با تعداد کم میفرماید: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره: ۲۴۹)، یعنی چهبسا گروه اندکی که به اذن خدا بر گروهی بزرگ پیروز شدند. تعداد کم یاران امام حسین (ع) نه نشانه ضعف، بلکه نشاندهنده اخلاص و ایمان بالای آنها بود که در برابر لشکر عظیم یزید ایستادگی کردند. - امتحان الهی و جدایی حق از باطل:
واقعه کربلا یک امتحان بزرگ الهی برای امت بود. امام حسین (ع) در خطبهای در مسیر کربلا فرمودند: «النَّاسُ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَالدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ» یعنی مردم بندگان دنیا هستند و دین تنها بر زبانشان جاری است. کم بودن یاران نشاندهنده غربال شدن مؤمنان واقعی از مدعیان بود. این امتحان الهی، مشابه داستان اصحاب طالوت در قرآن (بقره: ۲۴۶-۲۴۹) است که از میان لشکر بزرگ، تنها عدهای اندک وفادار ماندند. تعداد کم یاران، اعتبار قیام را خدشهدار نمیکند، بلکه حقانیت آن را نشان میدهد. - خیانت کوفیان و شرایط سیاسی-اجتماعی:
مردم کوفه در ابتدا با نامههای متعدد از امام حسین (ع) دعوت کردند، اما تحت فشار عبیدالله بن زیاد و ترس از لشکر اموی، به ایشان خیانت کردند. مورخان نقل میکنند که عبیدالله با ایجاد رعب و وحشت، کوفه را تحت کنترل درآورد و بسیاری از حامیان امام را زندانی یا تهدید کرد. این خیانت، نتیجه ضعف ایمان کوفیان و تسلط سیاسی امویان بود، نه ضعف رهبری امام حسین (ع). - اهداف غیرنظامی قیام:
هدف قیام امام حسین (ع) کسب قدرت سیاسی یا پیروزی نظامی نبود، بلکه احیای دین و امر به معروف و نهی از منکر بود. ایشان در وصیتنامه خود به محمد بن حنفیه فرمودند: «إِنِّي خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي» یعنی برای اصلاح امت جدم قیام کردم. تعداد کم یاران تأثیری بر این هدف نداشت، زیرا تأثیر معنوی و تاریخی قیام، از طریق شهادت و پیامرسانی حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) محقق شد. - فشارهای سیاسی و نظامی امویان:
دستگاه اموی با تبلیغات گسترده و ایجاد رعب، بسیاری از مردم را از حمایت امام بازداشت. ابنزیاد با بستن راههای کوفه و اعزام لشکر، امکان پیوستن حامیان به امام را محدود کرد بسیاری از شیعیان، مانند برخی از یاران امام علی (ع) در کوفه، به دلیل ترس یا دنیاطلبی، از یاری امام خودداری کردند. این نشاندهنده فساد اجتماعی زمانه بود، نه ضعف جایگاه امام. - نقش تبلیغاتی امویان در کاهش حمایت:
امویان با تبلیغات سوء، امام حسین (ع) را بهعنوان «خارج علیه خلیفه» معرفی کردند، که این باعث تردید برخی از مردم شد. در تاریخ نقل شده که عبیدالله بن زیاد با نشر شایعات، وفاداری مردم به یزید را تقویت کرد. این تبلیغات، همراه با تهدیدات نظامی، باعث شد که بسیاری از حامیان بالقوه امام از همراهی منصرف شوند. - وفاداری یاران اندک و تأثیر تاریخی آن:
تعداد کم یاران امام حسین (ع) نهتنها به قیام خدشه وارد نکرد، بلکه آن را جاودانه کرد. یاران کربلا با فداکاری خود، الگویی از ایثار و شجاعت شدند تا جایی که امام علیه السلام با وجود تعداد کم یاران، بنیامیه را رسوا کرد و وجدان امت را بیدار نمود. این تأثیر تاریخی، نشاندهنده موفقیت قیام است.
عبدالحجت حق جو
شبکه های اجتماعی